انتظار

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | دو شنبه 8 اسفند 1390 |

 

من شعله بودم و نسیم مرا می برد
 تا باغ های پرستاره و پروانه
 تا چشمه های ناشناخته ی آفاق
 رود از هوای شعله ی من بال می گرفت
با مهره مهره موج تن خویش می نشست
 در رشته ی تنم
می رفتم و نوازش نفس آسمان حریر جامه ی من
 فرشته ی نسیم دست مرا در دست
 از غرفه های آبی
 تالارهای سرخ
 گذر می کرد
 با آنکه خویش موج رهایی بود
گهگاه
با قایق لطیف ابر سفر می کرد
ناگاه
 بانگی از آسمان و زمین برخاست
 توفان ز درد به خود پیچید
 شیون کشید زایش ناگه را
 در هرچه پنجه فرو می برد
بر دامن نسیم چنان آویخت
 کز آسمان مرا به خاک فرو افکند
اکنون
 سالی هزار می گذرد بر من
 دور از دیار خویش که بر خاک مانده ام
 تا کی مرا دوباره باز بیابد
آن نیمه ام
 گمگشته همچو من


 



نظرات شما عزیزان:

عشق من چرا تنهایی
ساعت13:35---10 اسفند 1390
لینکت کردم شما هم منو لینک کن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





آخرین مطالب پست شده
√ افسانـــ ـه
√ نفرین
√ شکارچی
√ فقط محض خنده
√ لیست جدید ممنوع​ التصویر​ شده های ایران! (فقط بخند)
√ 14 روش کارامد برای خوشمزه کردن غذا!!!!
√ دکتر ناشی
√ عشق واقعی
√ سادگـــــــــــی...
√ چند نکته ی مهم
√ خدا وجود نداره!؟!!
√ پ ن پ های باحال تصویری
√ پیرمرد زبل!!!!!!!!!
√ چرا نباید به یک رستوران 5 ستاره رفت؟
√ به راستی راز دوستی در چیست ؟
√ داستانک زیبا و آموزنده شهسوار
√ داستانک زیبا و آموزنده از کوروش کبیر
√ من باور دارم …
√ به سلامتی همه پدرها
√ چکیده ای از کتاب این کارو نکن این کاروبکن