دلم تنـــگ است از دنیـا چرایش را نمـی دانـم
من این شعـر غـم افـزا را شبی صد بار می خوانم
چه می خواهم از این دنیا، از این دنیای افسونكار
قســــم بر پاكـی اشكـــــم جوابم را نمی دانم
بهــار زندگی را مـن هــــزاران بار بوییــدم
كنـون با غصـــه می گویـم خداونـدا پشیمانم
به سـوی درگـه هستــی هزاران بار رو كردم
الهی تا به كی غمگین در این غم خانه می مانم
دلم تنـــگ است از دنیا چرایش را نمی دانم
ولی یك روز این غم را ز خود آهسته می رانم ...
نظرات شما عزیزان: